آنچه باید در مورد سایهاب و الکساندرا الباکیان بدانیم
یکی از پروژههایی که همیشه برای شخص من جالب بوده، پروژه سایهاب (Sci-Hub) است که با هدف حذف موانع در مسیر علم در حال فعالیت است. جالبتر زمانی شد که متوجه شدم تمام پروژهای به این عظمت را یک دختر جوانِ اهل قزاقستان به نام الکساندار الباکیان ایجاد کرده و مدیریت میکند. شایعات و حرفها پیرامون سایهاب در سطح وب زیاد است، از این رو الکساندرا در وبلاگ شخصی خود پستی منتشر کرده تا سوالات افراد کنجکاوی مانند من در مورد خودش و پروژه سایهاب را پاسخ دهد. من این پست از وبلاگ الکساندرا الباکیان را به فارسی ترجمه کردم که میتوانید در ادامه مطلب آن را بخوانید.
مقدمه
من تصمیم گرفتم خلاصهای کوتاه از حقایقی درباره سایهاب و خودم بیان کنم، زیرا در این زمانه نمیتوان به مطالب منتظر شده در رسانهها و صفحات ویکیپدیا کاملا اعتماد کرد. حقایقی که در این رسانهها منتشر میشوند به طور کلی صحیح هستند ولی در برخی مواقع اشتباهات جزئی در جزئیات دیده میشود. این جزئیات تصور ناصحیحی از پروژه ایجاد میکنند. از این رو من در این صفحه اطلاعات مختصر و دست اولی از خودم و پروژه سایهاب ارائه میکنم
الکساندرا الباکیان کیست و چگونه این پروژه آغاز شد؟
من برنامهنویس پشت پروژه سایهاب هستم. من این وبسایت را در سپتامبر 2011 (شهریور 1390) در آلماتی قزاقزستان ایجاد کردم.
در وطن من، قزاقستان، دسترسی به وبسایت LiveJournal توسط دولت مسدود شد. LiveJournal یک سیستم وبلاگ است که در آن هر کسی میتواند مقالات خود را بنویسد. از این رو برای دسترسی به LiveJournal مجبور شدم از وبسایتهای ناشناسکننده (همون فیلترشکن خودمون) استفاده کنم. در این وبسایتها با وارد کردن آدرس سایت (مثلا LiveJournal) میتوان وارد سایت شد.
بنابراین ایده از اینجا شکل گرفت که: ما برای مقالات پژوهشی به چنین چیزی نیاز داریم. برای من دو، سه روز طول کشید تا کدی بنویسم و آن را در هاستهای رایگان PHP بارگزاری کنم. و اینگونه بود که سایهاب متولد شد و شروع به پردازش درخواستهای کاربران کرد (و تقریبا بلافاصله بسیار فراگیر شد).
در واقع من از سال 2009 آرزو داشتم برنامهای برای دسترسی آسان به (مقالات) پژوهشی بنویسم. (در آن زمان) من در دانشگاه ملی فناوری قزاقستان دانشجو بودم و برای دسترسی به مقالات مورد نیاز برای پروژه پژوهشی خود به مشکل برمیخوردم. بنابراین در این فکر بودم که جالب است اگر نرمافزاری نوشته شود که به صورت خودکار این مقالات را دانلود کند. با این حال در سال 2009 این ایده کاملا مبهم بود.
من در 12 سالگی با استفاده از آموزش رایگان در اینترنت، HTML را یاد گرفتم. برنامهنویسی را نیز در دبیرستان شروع کردم و تا پیش از رفتن به دانشگاه، زبانهای PHP، Delphi و Assembly را بصورت خودآموز یاد گرفتم. من به امنیت اطلاعات علاقه داشتم و در سال 2005 وارد دانشگاه ملی فناوری قزاقستان در رشته فناوری اطلاعات و گرایش امنیت شدم. در اینجا بود که مهارتهای برنامهنویسی خود را بسیار افزایش دادم.
بعد از فارغالتحصیلی تمایل داشتم تا در حوزه زیستمهندسی تحقیقات کنم. به غیر از کامپیوتر و فناوری اطلاعات، به علوم اعصاب، هوش مصنوعی و حس آگاهی (هوشیاری) علاقهمند بودم و کتابهای الکترونیک فراوانی در این حوزهها گردآوری کرده بودم. تمام این کتابها از وبسایتهای «دزدان دریایی» دانلود شده بود.
در سال 2010 سعی کردم در چند آزمایشگاه تحقیقاتی علوم اعصاب در روسیه، آلمان و ایالات متحده کار کنم. من (در جایی) به صورت آنلاین خواندم که میشود به استادی نامه نوشت و او میتواند شما را برای کار در آزمایشگاه بپذیرد. پس من همینکار را کردم و اینگونه شد که وارد آزمایشگاهها شدم. در اینجا نیز من برنامهنویسی میکردم، اما برای مقاصد زیستمهندسی. با این حال به نظرم کاری حوصله سر بر بود. من میخواستم روی چیزهای بزرگتری کارکنم: چیزی مانند مغز جهانی (Global Brain). حتی آنقدر خوش شانس بودم که توانستم در کنفرانس «H+ transhumanist» در هاروارد در مورد آن صحبت کنم.
در سال 2011 به قزاقستان بازگشتم و به مدت چندماه به عنوان برنامهنویس وب بهصورت فریلنسر فعالیت داشتم. من به زبان PHP وبسایت و برنامههای کاربردی میساختم. و در نهایت توانستم کد سایهاب را بنویسم.
آیا بودجهای برای سایهاب وجود داشت؟
هیچی نبود. سایهاب به طور تصادفی شروع به کار کرد و هیچ برنامه بزرگی پشت آن نبود. بعد از چند ماه، کاربران خواستند تا امکان کمکهای مردمی برای حمایت از پروژه اضافه شود. سایهاب در این سالها به واسطه کمکهای مردمی زنده مانده. چندین مورد کمکهای مالی بزرگ به سایهاب انجام شده ولی هیچوقت بودجه خاصی پشت این پروژه وجود نداشته است.
آیا دولت خاصی در ایجاد سایهاب همکاری داشته؟
من به سیاست علاقهمند بودهام و همواره از کمونیسم حمایت میکردم اما سایهاب همیشه یک پروژه شخصی بوده است. حتی اگر برخی دولتها مثلا بهصورت ناشناس کمکهای مالی به پروژه داشتهاند، برای من کاملا نامرئی بوده. با توجه به اصل تیغ اوکام، هیچ دولتی درگیر این پروژه نبوده!
آیا تیمی پشت سایهاب وجود دارد؟
نه، و هرگز نبوده. تمام برنامهنویسی و پیکرهبندی سرور را خودم انجام میدهم. همچنین تمام پستهای توییتر و ارتباط با کاربران و رسانهها را نیز خودم انجام میدهم. من از گوگل برای جستجوی تصاویر برای استفاده در وبسایت و شبکههای اجتماعی استفاده میکنم.
اگرچه افرادی وجود دارند که نسخههای آینه (تقریبا معادل نسخه پشتیبان) از پایگاه داده مقالات تهیه میکنند. من چند نسخه آینه ایجاد میکنم و بقیه آینهها به طور مستقل اجرا میشود (در اختیار الکساندرا نیست). سایهاب همچنین از حسابهای کاربری کتابخانهها که توسط دیگران تهیه میشود به منابع کتابخانهها دسترسی پیدا میکند.
چه ارتباطی بین پروژههای سایهاب و لایبجین وجود دارد؟
سایهاب در سال 2011 به عنوان یک برنامه کاربردی تحت وب برای دانلود مقالات مورد درخواست کاربران با استفاده از حسابهای کاربری کتابخانهها، شروع به کار کرد. (در آن زمان) مقالات دانلود شده در جایی ذخیره نمیشد. در سال 2012 لایبجین (LibGen: Library Genesis) که کتابهای الکترونیک را گردآوری میکرد تصمیم گرفت تا مقالات پژوهشی را نیز گردآوری کند در نتیجه آنها شروع به ذخیره کردن مقالات دانلود شده از سایهاب در دیتابیسشان کردند.
در سال 2013 تعداد درخواستها به سایهاب افزایش یافت و من سایهاب را برنامهنویسی مجدد کردم تا بررسی کنم که آیا مقاله (مورد درخواست کاربر) قبلا در لایبجین ذخیره شده است یا خیر؛ (و) اگر موجود بود، کاربر به پایگاه داده لایبجین هدایت میشد.
در سال 2014 من مقالاتی که توسط لایبجین گردآوری شده بود را برای ایجاد پایگاه داده اختصاصی سایهاب کپی کردم. من لایبجین را چنگال نزدم (منظور اینه که از لایبجین منشق نشدم)، بلکه فقط فایلهای PDF مقالات را کپی کردم. از آن پس سرورهای جدید را برای سرویسدهی تنظیم کردم (از این زمان به بعد دیتابیس سایهاب بهصورت اختصاصی فایل مقالات را ذخیره میکند و از دیتابیس لایبجین استفاده نمیکند.
... و سوالی که همیشه پرسیده میشود:
تفاوت سایهاب با آرون شوارتز در چیست؟
تفاوت PLoS One ،arXiv.org و Initiative Open Access Budapest در چیست؟ همه این پروژهها در زمینه دسترسی آزاد به مقالات پژوهشی فعالیت میکنند اما همانطور که به راحتی دیده میشود: با یکدیگر بسیار متفاوتند.
سایهاب یک برنامه کاربردی تحت وب است که میتواند دسترسی به مقالات پژوهشی مورد درخواست کاربر را از دیتابیس خود یا دانلود کردن آن (از یک کتابخانه) فراهم کند. همه مقالات دانلود شده در دیتابیس (سایهاب) ذخیره میشود. این پایگاه برای چندین سال رشد کرد.
آرون شوارتز تا آنجا که من داستان او را میدانم در سال 2010 اقدام به دانلود چند میلیون مقاله از وبسایت JSTOR کرد. (آنها) متوجه این دانلود شدند و او دستگیر شد. شاید او میخواست که این مقالات دانلود شده را در تورنت بارگزاری کند. در سال 2009 من کار مشابهی را انجام دادم: مجلات Nature و Scientific American را دانلود کردم و آنها را در وبسایتهای «دزدان دریایی» که مردم در آن کتابهای الکترونیکی به اشتراک میگذارند، آپلود کردم، و همچنین آنها را در تورنت نیز به اشتراک میگذاشتم. در آن زمان افراد زیادی این کار را میکردند.
در سال 2004 من حتی یک برنامه PHP نوشتم که میتوانست به واسطه یک باگ، کتابهای الکترونیک پولی را از وبسایت MIT Cognet به صورت اتوماتیک دانلود کند. اگرچه بسیار شبیه سایهاب به نظر میرسد ولی در طراحی و عملکرد کاملا متفاوت است.
پیش از سایهاب، وبسایتهای غیرقانونی زیادی وجود داشت که هر شخص میتوانست کتابهای الکترونیکی را بهصورت رایگان دانلود کند. سایهاب به اولین وبسایتی تبدیل شد که میتوانستید مقالات را در مقیاس گسترده از آن دانلود کنید. پیش از سایهاب سایتهایی برای دانلود رایگان مقالات پژوهشی وجود داشتند ولی در طراحی با سایهاب متفاوت بودند.
شباهتهایی با آرون شوارتز وجود دارد ولی یکسان دانستن آنها (سایهاب با فعالیت آرون شوارتز) ناشی از توهمی است که قادر به درک پیچیدگی (این فعالیتها) نیست. توهم تشابهپنداری مانند این است که بگوییم همه افراد سیاهپوست و یا همه چینیها یکسان هستند، زیرا یک فرد سفیدپوست نمیتواند به راحتی چهره آنها را از هم تشخیص دهد!
منبع: https://engineuring.wordpress.com/2019/03/31/sci-hub-and-alexandra-basic-information
آدرسهای فعال سای هاب
اگه به دنبال آدرسهای فعال سای هاب میگردید، بد نیست که این پست رو مشاهده کنید: آدرسهای فعال سایهاب