احسانو: پادکستی برای خاطره بازی بچههای بوشهر
«احسانو من تحت تاثیر داستان تو قرار گرفتم.» مطمئنم که اگر روزی احسان عبدیپور را ببینم، این اولین جملهای خواهد بود که به او میگویم. تا پیش از این تنها تعریفی که از احسان عبدیپور داشتم، کارگردان فیلم بینظیر «تنهای تنهای تنها» بود. البته دروغ چرا، داستان استرالیا و آن نذر صادقانه را هم قبلا در جایی که خاطرم نیست خوانده بودم. ولی خواندن کی بُود مانند شنیدن! اونهم با صدای دلنشین نویسنده.
احسان عبدیپور را پیشتر هم میشناختم. ناسلامتی همشهریمه. ولی فقط در حد اسم. اصلا فکرش را نمیکردم که اینقدر انسان توانمندیه. راستش رو بخواید فکر میکردم که فیلم «تنهای تنهای تنها» یکی از اون آثاریه که به طور اتفاقی خوب از آب در اومده و چند سالی هم سر زبونا میافته و بعدش دیگه هیچ خبری از اون کارگردان نمیشنوم، چون دیگه شانس در خونش رو نمیزنه و نمیتونه دوباره کاری به خوبی «تنهای تنهای تنها» تولید کنه. اما وقتی پادکست احسانو رو دیدم و همه اپیزودهاش رو حداقل دو سه بار گوش گرفتم متوجه شدم که احسان عبدیپور خیلی خیلی باحالتر از اون چیزیه که فکرش رو میکردم.
احسان عبدیپور که خودش بیشتر دوست داره مردم به عنوان یه نویسنده بشناسنش نه فیلمساز، بدون شک یکی از بهترین نویسندههایه که تا بحال من ازشون متنی خوندم. متنهایی بسیار جذاب با داستانهای به شدت ساده از افرادی که هر روز تو کوچه خیابونهای بوشهر میبینیم ولی بهشون توجه نمیکنیم. تو پادکست احسانو، این قلم زیبا با صدای نویسنده و لهجه بسیار دلنشین بوشهریش، شنیدن داستانها رو به شدت لذتبخش کرده.
داستانهای احسانو به شدت وابسته به لهجه زیبای بوشهریه، اما غلظت لهجه استفاده شده در این پادکست به حدی نیست که اگر با لهجه بوشهری آشنایی نداشته باشید، نتونید نهایت لذت رو از شنیدن این پادکست ببرید. پس همه شما رو دعوت میکنم که در اپلیکیشنهای پادکستگیرتون "احسانو" و یا "Ehsanoo" رو جستجو کنید و تمام داستانهایی که تا الان منتشر کرده رو گوش بدید.
اگه دوست دارید بیشتر با احسان عبدیپور آشنا بشید بد نیست این مصاحبه رو هم مطالعه کنید.